موضوع:تحقیق در مورد قلدری خشم

 

 

خلاصه

مقدمه:

قلدري یکی از پدیدههاي پیچیده در مدارس است. توانمندي معلمان در مدیریت رفتار قلدري، با وقوع و تداوم آن ، رابطه ي نزدیکی دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش شناخت و مقابله با قلدري به معلمان بر راهبردهاي مدیریت رفتار کلاس و خودکارآمدي ادراك شده ي معلمان می- باشد .

روشکار:

جامعه ي آماري این پژوهش بالینی شامل تمام معلمان زن دورهي ابتدایی شهرستان اهر در سال تحصیلی 92-1391 بود. تعداد 40 نفر از معلمان به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. براي اندازه گیري متغیرهاي پژوهش از پرسشنامه هاي راهبردهاي مدیریت رفتار کلاس و خودکارآمدي معلمان استفاده شد. برنامه ي طراحی شده براي گروه آزمون با محتواي شناخت و مقابله با قلدري دانش آموزان، در 6 جلسه ي 90 دقیقه ا ي انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه ي 15 تحلیل شدند .

یافته ها:

بنا بر نتایج، آموزش توانسته است تغییرات معنیداري در انتخاب بین راهبردهاي جرأتمندي دفاع (005/0=P ،(اجتناب از دفاع (00/0=P (و جدا کردن دانشآموزان از یکدیگر (01/0=P (و کارآمدي ادراك شدهي معلمان در مدیریت رفتار کلاس (001/0=P (در مقایسه با گروه شاهد ه ب وجود آورد.

نتیجه گیري:

به نظر میرسد آموزش برنامه ي ضد قلدري توانسته است بر راهبردهاي مدیریت رفتار قلدري و کارآمدي ادراك شدهي معلمان در کلاس موثر واقع شود لذا اجراي دورههاي آمادهسازي و ارتقاي مهارتهاي حرفهاي معلمان و مشاوران مدارس براي مواجهه ي صحیح با مشکلات رفتاري دانش- آموزان ضرورت دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

واژههاي کلیدي:دانش آموز، رفتار، قلدري، کارآمدي، معلم[1]

مقدمه

امروزه تحقیقات جدید در زمینه ي کارکردهاي روانشناسی تربیتی ات کید میکنند که این حوزه از روانشناسی باید به معلمان نیز به میزان دانش آموزان توجه نموده و طراحی و اجراي دوره هاي آمادگی در مهارتهاي تخصصی و حرفهاي را بیش از پیش، مورد توجه قرار دهد. این ضرورت به روشنی در محافل تربیتی احساس میشود (1 .(یکی از آموزان به یکدیگر 1 دانش پدیدههاي پیچیده در محیط کلاس، قلدري است که در آن یک دانش آموز رفتارهاي منفی را مکرر ا درباره ي یک یا چندین دانشآموز تکرار میکند. رفتارهاي منفی شامل تنوع وسیعی از رفتارهاي غیر کلامی نظیر خیره نگاه کردن، کشیدن مو، لقب دادن به دیگران، مسخره کردن، آزار و اذیتهاي رابطهاي تا حملههاي فیزیکی میشود (2 .(از جمله نظریههایی که به تبیین قلدري پرداختهاند، نظریه ي است. بر اساس این نظریه، قلدري رفتاري بازداشته شده 2 زیستی- اجتماعی یا تقویت شده در نتیجهي روابط پیچیده بین افراد خانواده، مدرسه، همسالان، جامعه و فرهنگ است و اهمیت تجربههاي روزانهي دانشآموز را در محیط مدرسه به عنوان اساسی در فهم پویاییهاي قلدري مدرسه نشان میدهد ( 4،3 .( بر اساس اصول و یافتههاي نظري و تجربی موجود، فراوانی طراحی و اجرا شدهاند که هدف 3 برنامههاي ضد قلدري مدرسهي اصلی آن ا ه آموزش تمام کارکنان مدرسه درباره ي اصول مقابله با قلدري در مدارس میباشد. بخشی از این برنامهها تحت عنوان برنامهي ضد نامیده میشود که تمرکز اصلی آن بر آموزش و 4 قلدري معلممحور ارزیابی راهبردهاي مدیریت رفتار است که معلمان در اداره ي قلدري در کلاس به کار میبرند (6،5.( عبارت است از تمام اعمال آگاهانه که از سوي 5 مدیریت رفتار کلاس معلمان به منظور افزایش احتمال رفتارهاي مطلوب فردي و گروهی دانشآموزان انجام میشود(7 .(معلمان بر اساس رویکردها و باورهایی که درباره ي قلدري دانشآموزان دارند، راهبردهاي مدیریت متفاوتی را ، چهار طبقه ي 6 ه ب کار میبرند( 9،8 .( در مدل ارایه شده توسط تروپ و لاد کلی راهبردهاي مدیریت رفتارکلاس در نظر گرفته شده است. این راهبردها بر اساس باورهاي معلمان درباره ي قلدري مفهومسازي شده- اند.در این طبقهبندي، معلمان با باورهاي جر تا مندانه، بیشتر تمایل دارند تا از مداخله ي مستقیم در موقعیتها خودداري کرده و به جاي آن از دانشآموزان بخواهند که خودشان مسئله را حل کنند (راهبرد جرتا -ندي دفاع) معلمان با باورهاي هنجاري 7 مندي دفاع پرخاشگرانه ي دانشآموزان را تنبیه میکنند و از آنجاییکه گمان می- کنند اشتباه و خطایی وجود ندارد، مداخله را ضروري ندانسته و از راهبرد نیز کمتر استفاده میکنند. معلمان با این باورها، 9 درگیر کردن والدین میباشند 10 بیشتر مایل به استفاده از راهبردهاي منفعل نظیر اجتناب از دفاع موجب میشود تا معلمان با استفاده از 11 و بالاخره باورهاي اجتنابی قلدر و قربانی از یکدیگر، 12 راهبردهایی نظیر جدا کردن دانشآموزان موقعیت را در کلاس مدیریت کنند. در پژوهش حاضر نیز ازمدل فوق شدهي معلمان که از 13 استفاده شده است(4 .(خودکارآمدي ادراك تجربههاي مثبت و منفی آنان در اداره ي موقعیتهاي خاص کلاس ناشی میشود به کارآمدي معلمان در غلبه بر مشکلات رفتاري کلاس مربوط است بنابراین زمانی که مشاوران و معلمان مدارس با قلدري دانشآموزان مواجه میشوند، سطح بالایی از اضطراب را تجربه میکنند(12 -10 .( معلمان به دلیل فقدان مهارت و آموزشهاي لازم در زمینه ي قلدري و برآورد ضعیف از کارآمدي خود، اغلب این پدیده را نادیده میگیرند .( 10 6، ) پژوهشهاي فراوانی نشان دادهاند که راهبردهاي مدیریت رفتار کلاس و خودکارآمدي ادراك شده ي معلمان، متغیرهایی هستند که از میزان آگاهی و مهارتهاي معلمان اثر میپذیرند( ،8 10،17 -13 .(در بررسی راهبردهاي ضد قلدري از دید دانشآموزان، آشکار شد که آنها تمایل دارند معلمان به این موقعیتها توجه و در آن مداخله نموده وآموزشهاي لازم را به قربانیها در چگونگی حل مسئله ارایه دهند(18 .(در حالیکه معلمان اغلب مجهز به فهم عمیق و صحیح از قلدري و راهبردهاي رویارویی با آن نیستند( ،6 19 (و مداخله ي ناشیانهي آنها، گاه موجب ادامه یافتن اختلافها در میان همسالان میشود. از آنجایی که الگوهاي شناختی و رفتاري معلمان در رفتار قلدري دانشآموزان داراي نقش حیاتی است (13،14 (بنابراین ضروري است تا معلمان اطلاعات بیشتري به دست آورند و ماهیت انواع قلدري را بشناسند (20 ( . بررسی اثربخشی برنامههایی که براي افزایش آگاهی و مهارتهاي معلمان درباره ي قلدري طراحی شدهاند، نشان میدهد که بدون این آموزشها، فهم معلمان از قلدري و مدیریت آن ضعیف میباشد (21،15،5 .( دورههاي مهارتافزایی، بر دیدگاههاي معلمان نسبت به رفتارهاي کلاس و ی کارآمدي آنان در مدیریت رفتار ک لاس، اثرگذار بوده وازاحتمال پیامدهاي منفی قلدري و قربانی شدن در سالهاي مدرسه نظیر افسردگی و بزهکاري آینده میکاهد (24-22 .(تحقیقاتی که از برنامه- هاي ضد قلدري استفاده کردهاند، نشان میدهند که آموزشها موجب افزایش شناخت و آگاهی معلمان از قلدري، بهبود راهبردهاي مدیریت و افزایش کارآمدي آنان، بهبود مدیریت تنش در دانشآموزان و افزایش فعالیتهاي مشارکتی در کلاس شدهاند(5 .(با این وجود، تحقیقات به روشنی نشان ندادهاند که این آموزشها و برنامهها چه تاثیري در انتخاب راهبردهاي مدیریت رفتار قلدري در کلاس دارند. ضروري است تا مداخلههاي آزمایشی بیشتري انجام گیرد تا نشان داده شود که ماهیت اثرگذاري برنامهها بر راهبردهاي مدیریت رفتار به چه شکلی است. بنابراین هدف کلی پژوهش حاضر این است که با استفاده از برنامه ي ضد قلدري مدرسهاي معلممحور، تعیین کند که اجراي دورههاي شناخت قلدري و مهارتافزایی در راهبردهاي مدیریت رفتار قلدري چه تاثیري بر انتخاب هر کدام از 4 طبقه ي راهبردهاي مدیریت رفتار قلدري (جدا کردن دانشآموزان، اجتناب از دفاع، درگیر کردن والدین و جر تا مندي دفاع) بر اساس مدل تروپ و لاد دارد. ازسوي دیگر تحقیقات قبلی بیشتر بر خودکارآمدي کلی معلمان توجه کردهاند و خودکارآمدي ادراك شدهي آنان در مدیریت رفتار قلدري را مورد بررسی قرار ندادهاند. بنابراین تعیین تاثیر برنامه بر خودکارآمدي ادراك شدهي معلمان در مدیریت رفتار کلاس نیز جز واهداف پژوهش میباشد.[2][3]

 

روش کار

 جامعه ي آماري پژوهش شامل تمام معلمان زن دوره ي ابتدایی شهرستان اهر میباشد که در سال تحصیلی 92-1391 مشغول به خدمت بوده، تعداد کل آنها 200 نفر بود. نمونه ي آماري پژوهش شامل40 نفر از این معلمان است که با روش نمونهگیري تصادفی ساده انتخاب شدهاند. نمونهگیري به این ترتیب بود که ابتدا از لیست اسامی معلمان که از سوي ادارهي آموزش و پرورش در اختیار محقق قرار گرفت، 40 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و سپس نامهي معرفی پژوهشگر به مدارسی که معلمان مورد نظر در آنها مشغول به کار بودند ( 9 مدرسهي ابتدایی بود) صادر شد. در مرحلهي بعد، محقق براي توضیح فرایند کار و جلب رضایت معلمها به مدارس مربوطه مراجعه و با آنها در این مورد صحبت کرد. معلمان از پایههاي مختلف ابتدایی، گروه نمونه را تشکیل میدادند و میزان تحصیلات آنها کاردانی و کارشناسی بود. در مرحلهي آخر، افراد نمونهگیري شده با توجه به معیارهاي پایهي تحصیلی، میزان سابقهي کاري و میزان تحصیلات همتاسازي شده و به صورت تصادفی به گروه- هاي آزمون و شاهد گماشته شدند. الف- پرسشنامهي راهبردهاي مدیریت رفتار کلاس: پرسشنامهي مذکور با اقتباس از پرسشنامهي سیاستهاي مدیریت کلاس تروپ و لاد، توسط محقق ، طراحی و براي اندازهگیري 1) CMPQ( متغیر مورد نظر مورد استفاده قرار گرفت. این مقیاس شامل 18 گویه می- باشد که 4 طبقه راهبردهاي مدیریت رفتار کلاس (جرات دفاع دادن، درگیر کردن والدین، جدا کردن دانشآموزان از یکدیگر و اجتناب از دفاع) را میسنجد. در این پرسشنامه از معلمان خواسته شد در یک مقیاس 4 درجهاي (من هرگز از این راهبرد استفاده نمیکنم «1 ،«من این راهبرد را یکی دو بار تا کنون استفاده کردهام «2 ،«گاهی از این راهبرد استفاده میکنم «3 ،«این روشی است که معمولا ه ب کار میبرم «4 « ( میزان استفاده از راهبردهاي فوق را نشان دهند. گویههاي مقیاس متناظر با باورهاي معلمان به قلدري مفهوم سازي شدهاند. در این مقیاس 4 گویه براي زیرمقیاس جدا کردن دانشآموزان از یکدیگر، 5 گویه براي زیرمقیاس جر تا مندي دفاع، 5 گویه براي زیرمقیاس اجتناب از دفاع و 4 گویه براي زیرمقیاس درگیري والدین در نظر گرفته شده است. بنابراین هر معلم داراي 4 نمره در این مقیاس میباشد که این نمرات از طریق جمع نمرات گویههاي متناظر هر زیرمقیاس محاسبه میشود. پایایی با استفاده از 2 آزمون در پژوهش تروپ و لاد و کوچندر- لاد و پلتیر آلفاي کرونباخ محاسبه شده و براي زیرمقیاسها به صورت زیر است: راهبردهاي جدا کردن دانشآموزان 80/0 ،جرات دفاع دادن 75 ، /0 درگیر کردن والدین 80 /0 و اجتناب از دفاع 85/0 .در پژوهش حاضر نیز ضریب آلفاي کرونباخ براي زیرمقیاسهاي راهبردهاي جدا کردن، جرات دفاع دادن، درگیر کردن والدین و اجتناب از دفاع به ترتیب 70 ، /0 68 ، /0 80 /و 0 68 /0 محاسبه شد که نشاندهنده ي پایایی مناسب ابزار میباشند(9 (. اعتبار محتوایی آزمون نیز توسط متخصصین در داخل (دکتر شهرام واحدي و دکتر اسکندر فتحی آذر) و معلمان دورهي ابتدایی اهر و تبریز مورد تایید قرار گرفت . ب- خودکارآمدي معلمان: در پژوهش حاضر از پرسشنامه ي خودکارآمدي معلم (اسچان-موران و ولفولک 2001 (که توسط حسین چاري و همکاران در ایران ترجمه و با استفاده از تحلیل عاملی شاخص- هاي روانسنجی آن برآورد شده است، مورد اندازهگیري قرار گرفت. شکل نهایی این پرسشنامه داراي 24 ئس وال میباشد و در مجموع سه زیرمقیاس درگیر کردن فراگیران، روشهاي تدریس و مدیریت کلاس 21 و 19 ،16 ،15 ،13 1 ،3 ،5 ، سئوالهاي مقیاس این در. میسنجد را براي اندازهگیري زیرمقیاس مدیریت کلاس به کار میرود و در پژوهش حاضر براي اندازهگیري خودکارآمدي ادراك شدهي معلمان درمدیریت رفتارهاي کلاس، از این گویهها استفاده شده است و جمع نمرات هر معلم در گویههاي مربوطه، به عنوان نمره ي خودکارآمدي معلمان در مدیریت کلاس در نظر گرفته شده است. حسین چاري و همکاران در سال 1389 اعتبار محتوایی آزمون را بررسی نموده و پایایی خردهمقیاس خودکارآمدي مدیریت رفتار کلاس را با استفاده از آلفاي کرونباخ 73 /0 گزارش کردهاند (12.( این پژوهش با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه شاهد انجام شده است. پس از جايگزینی تصادفی آزمودنیها در گروه آزمون و شاهد، هر دو گروه در نوبت پیشآزمون به پرسشنامههاي راهبردهاي مدیریت رفتار کلاس و خودکارآمدي معلمان پاسخ دادند، سپس مداخله براي گروه آزمون انجام شد. طی زمان مداخله، معلمان گروه شاهد در هیچ دورهي مهارتافزایی شرکت نکردند و پس از اتمام مداخله هر دو گروه در پسآزمون شرکت نمودند . در پژوهش حاضر محتواي برنامهاي که طی جلسات براي گروه آزمون یارا ه شد، با استفاده از برنامههاي ضد قلدري موجود با محتواي شناخت و مقابله با قلدري، توسط محقق طراحی و تنظیم شد. در این مداخله به ویژه از برنامه و کتابچهي ضد قلدري معلممحور با عنوان راهنماي معلمان براي 1 کمک به قلدرها، قربانیها و تماشگران تهیه شده توسط نیومن و همکاران استفاده شده است (6 .(روایی محتوایی برنامههایی که بسته ي آموزشی حاضر بر اساس آنها طراحی شده است، با توجه به اثربخشی و اعتبار آنها در پژوهشها و مداخلههاي قبلی م ورد تایید میباشند. روایی محتوایی و صوري بستهي آموزشی طراحی شده پس از چندین مرحلهطالعه و بازنگري اساتید متخصص در این زمینه که راهنمایی پژوهش حاضر را بر عهده داشتند، مورد تایید قرار گرفت. ضمن اینکه چهارچوب برنامه ، قبل از اجراي جلسات در اختیار معلمان قرار گرفت و کلیات آن از نظر قابلیت درك و فهم و کارایی مورد تایید آنها نیز قرار گرفت. مداخلهگر اصلی مطالعه با توجه به پژوهشهاي قبلی و مشابه خود، مهارت لازم را براي مداخله و اجراي بستهي آموزشی داشت و طی مداخله از راهنمایی اساتید نیز برخوردار بود. آزمودنی ها به مدت 6 جلسهي90 دقیقهاي آموزشهاي لازم را دریافت کردند. مداخله 6 هفته به طول انجامید و جلسات در سالن کنفرانس یکی از دبیرستانهاي شهرستان اهر برگزار شدند و رویکرد بحث گروهی نیز طی جلسات مدنظر قرارگرفته بود . در پژوهش حاضر از میانگین و انحراف استاندارد جهت توصیف متغیرها در گروههاي آزمون و شاهد استفاده شد و به منظور تعیین اثربخشی مداخله، تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA ( پس از بررسی پیشفرضهاي آن شامل استقلال آزمودنیها، همگنی ماتریسهاي واریانس- کوواریانس، نرمال بودن چندمتغیري و خطی بودن، استفاده شد . این پژوهش با تایید دانشگاه تبریز و ادارهي کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی قرار گرفته و قبل از اجراي مداخله، رضایت تمام معلمین شرکتکننده با حضور در محل کار آنها جلب شده است. به منظور کاستن از آسیبهاي احتمالی در گروه شاهد، پس از پایان اجراي مداخله ضمن تشریح جریان مداخله، محتواي جلسات نیز به صورت مکتوب در اختیار گروه شاهد قرار گرفت .

بحث پژوهش حاضر به دنبال تعیین اثربخشی برنامهي ضد قلدري بر راهبردهاي مدیریت قلدري و خودکارآمدي ادراك شدهي معلمان بود. یافتهها نشان میدهند که پس از مداخله، معلمان گروه آزمون تمایل بیشتري به استفاده از راهبرد جرات دفاع دادن به دانشآموزان داشتند در حالیکه تمایل آنها به استفاده از راهبردهاي جداکردن دانشآموزان از یکدیگر و اجتناب از دفاع،در مقایسه با پیشآزمون و گروه شاهد، کاهش یافته است. همچنین نتایج حاصل از پژوهش، اثربخشی ارایهي آموزشها دربارهي شناخت و مقابله با قلدري را بر توانمندي معلمان در مدیریت قلدري مورد تایید قرار دادند. بر اساس این یافته، زمانی که آگاهی معلمان دربارهي ماهیت قلدري و مهارتهاي آنان براي مقابله با آن افزایش مییابد،کارآمدي کلی ادراك شدهي آنان نیز در مدیریت رفتار کلاس افزایش مییابد که به نوبهي خود موجب میشود تا آنها تمایل بیشتري براي مداخله در موقعیتهاي خاص کلاس نظیر قلدري داشته باشند . یافتههاي کلی پژوهش بر اساس نظریهي خودکارآمدي بندورا قابل تبیین میباشند. بر اساس این نظریه، افراد براي انجام وظایف خود، به مفهوم مثبتی از خودکارآمدي نیاز دارند. شکلگیري خودکارآمدي با وساطت کسب دانش و آگاهی دربارهي پدیدهها ومهارتهاي مورد نیاز از یکسو و اضطرابها و موفقیتهاي تجربه شدهي گذشته در آن زمینه، صورت میگیرد. بر اساس همین نظریه، خودکارآمدي ادراك شده نیز بر اعمال و رفتارهاي معلمان در موقعیتهاي مختلف اثر میگذارد. به این صورت که تا حدودي تعیینکنندهي تصمیمگیريها و انتخابهاي آنها در استفاده از راهبردهاي مدیریت کلاس میباشد (25 .(جدیدترین پژوهشهاي انجام شده بعد از پژوهش حاضر نیز یافتههاي فوق را تایید کرده و بر لزوم آموزش برنامههاي ضد قلدري براي معلمان و سایر عوامل مدرسه و همچنین بر اهمیت توجه به خودکارآمدي معلمان جهت مدیریت موقعیتهاي قلدري در مدارس تاکید کردهاند (27،26 .(شواهد عینی نشان میدهد که معلمها اغلب توانایی خود را براي مدیریت قلدري، بیشتر از آنچه هست تخمین میزنند و همین امر موجب میشود تا آنها راهبردهایی به کار گیرند که مسایل بیشتري را به وجود آورد. براي مثال در مواجهه با موقعیت، سعی میکنند تا دانشآموزان قلدر و قربانی را از یکدیگر جدا کنند. این راهبرد موجب میشود تا دانش آموزقربانی رویارویی با مسئله را به درستی نیاموزد و دانشآموز قلدر دربارهي رفتار خود آگاه نشود . جدا کردن دانشآموزان از یکدیگر، اصرار به نادیده گرفتن آزار و اذیتها و اجتناب از دفاع و رویارویی با مسئله، میتواند نتیجهي عدم شناخت کافی از ماهیت قلدري و پیامدهاي منفی آن و عدم مهارت کافی در استفاده از راهکارهاي مناسب در کلاس از سوي معلمها باشد. به طوري که ملاحظه شد پس از مداخله، گروه آزمون تمایل بیشتري به استفاده از راهبرد جرات دفاع دادن به دانشآموزان، داشتند. درحالی که تمایل آنها به استفاده از راهبردهاي جداکردن دانشآموزان از یکدیگر و اجتناب از دفاع، در مقایسه با پیشآزمون و گروه شاهد، کاهش یافته بود. بنابراین ارایهي آموزشها در زمینهي شناخت و مقابله با قلدري، بر انتخاب هر کدام از راهبردها از سوي معلمان اثرگذار بوده به طوري که از میزان استفاده از راهبردهاي منفعل در کلاس کاسته و کارآمدي آنها را براي استفاده از راهبردهاي فعال نظیر رویارویی با مسئله، افزایش داده 1 است. جدیدترین پژوهشهايانجام شده توسط دپلیس، ویلفورد و هالی که بر ارایهي آموزشهاي لازم براي معلمان در این زمینه تاکید 2 و چاد دارد، از یافتههاي این پژوهش حمایت میکنند (27،26.( در مقابل یافتههاي فوق که جهت تبیین نتایج پژوهش ارایه شد، تعدادي از پژوهشها به نتایج متفاوتی رسیدهاند که نشان میدهد معلمانی که از راهبرد جداکردن دانشآموزان از یکدیگر استفاده میکنند، شیوع کمتري از قلدري را در کلاسهاي خود تجربه میکنند و برعکس، معلمانی که قربانیان را تشویق میکنند تا از خود دفاع کنند، میزان بیشتري از قلدري را خواهند داشت (28،8 ( . به نظر میرسد در ارزیابی یافتههاي اخیر نیاز به تامل بیشتري وجود دارد زیرا این پژوهشها از سوي مطالعات انجام شده دربارهي وضعیت روانی قربانیان قلدري که قادر به دفاع از خود نبودهاند، مورد انتقاد قرارگرفتهاند (18،17،11(. یافتههاي پژوهش حاضر نشان داد زمانی که معلمان، روشهاي حل مسئله را یاد میگیرند، تمایل بیشتري به استفاده از آنها دارند. پس از مداخله، معلمان گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد، تمایل کمتري به استفاده از راهبرد جداکردن دانشآموزان دارند و بیشتر مایلند تا از راهبردهاي فعال مدیریت قلدري در کلاس استفاده کنند. با استفاده از این راهبردها، معلمان به دانشآموزان آموزش میدهند تا روي پاي خود بایستند و مسئله را خودشان حل کنند . در حمایت از یافتههاي فوق پژوهشها نشان دادهاندکه استفاده از راهبردهاي جراتمندانه و فعالانه، موجب میشود تا معلمان در موقعیت-هاي قلدري مداخله کنند و به آموزش دانشآموزان بپردازند و کمتر از راهبرد جداکردن دانشآموزان، بدون توجه به ضرورت آن استفاده کنند (20،18،16 .(بر اساس نظریهي خودکارآمدي بندورا که در آن خودکارآمدي ادراك شدهي معلمان رفتارهاي مدیریتی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد، مشاهده شد که پس از مداخله، افزایش در خودکارآمدي ادراك شدهي معلمان با تغییر رفتارهاي مدیریتی آنان همراه بوده است زیرا زمانیکه معلمان در مدیریت بدرفتاريهاي دانش- آموزان موفقیتهایی به دست آورند، توانمندي ادراك شدهي آنان دربارهي خود، همراه با کاهش اضطراب، افزایش مییابد و در نتیجه تمایل بیشتري براي مداخله در مسایل کلاس و مدیریت رفتارهاي پرخطر خواهندداشت. این یافتهها، نتایج مختلف حاصل از پژوهشهایی که هر کدام با روششناسی خاص خود متغیرهاي حاضر را مورد بررسی قرار .(29-4،6،8،10،32) میدهد قرار تایید مورد دادهاند از آنجایی که پژوهش حاضر با معلمان زن انجام شده است، پیشنهاد میشود به منظور دستیابی به چهارچوب کلیتر در زمینهي باورها و رویکردهاي معلمان راجع به قلدري و خودکارآمدي ادراك شدهي آنان، پژوهش مشابهی با معلمان مرد نیز انجام شود تا بتوان به نتایج جامع- تر براي کل معلمان دورهي ابتدایی دست یافت . اصلاح مشکلات رفتاري کلاسها آن جا اهمیت بیشتري مییابد که مطالعات متعددي نشان دادهاند که این مسایل پیشبینیکنندهي مهمی براي ابتلا به برخی از اختلالات ضد اجتماعی در آینده میشوند (30،26 .(با توجه به جایگاه معلمان در اجراي برنامههاي ضد قلدري در کلاسها، اهمیت اجراي دورههاي تخصصی براي آنان که مطابق با یافته- هاي جدید علمی در زمینهي اختلالات رفتاري دانشآموزان و شیوه هايمقابله با آن باشد، به طوري که در پژوهش حاضر انجام شد، حایز توجه و برنامهریزي میباشد. هر پژوهش داراي محدودیتهایی میباشد. از آن جایی که این پژوهش براي اولین بار در داخل کشور انجام شده، پیشینهي داخلی ندارد که با توجه به اهمیت مسایل افراد قلدر و قربانی و آگاهی و توانمندي معلمان در این زمینه، پیشنهاد میشود پژوهشهاي مشابهی با معلمان مرد در مقاطع مختلف آموزشی انجام شود تا بتوان به نتایج جامع- تري دربارهي اثربخشی مداخلات براي معلمان هر دو جنس در مقاطع مختلف دست یافت. انجام پیگیري طولانیتر در پژوهشهاي آینده نیز توصیه میشود. امید است که پژوهش حاضر در جهت توجه کارشناسانه و تخصصی به موضوع آموزشهاي ضمن خدمت معلمان و چگونگی طراحی و اجراي آنهاگام موثري باشد.

نتیجه گیري

بنا بر یافتههاي پژوهش حاضربه نظر میرسد پس از آموزش مهارتهاي مدیریت و خودکارآمدي به معلمان، تمایل ایشان به استفاده از راهبرد جرات دفاع دادن به دانشآموزان افزایش مییابد در حالی که تمایل آن- ها به استفاده از راهبردهاي جدا کردن دانشآموزان از یکدیگر و اجتناب از دفاع، در مقایسه با پیشآزمون و گروه شاهد، کاهش یافته است. هم- چنین زمانی که آگاهی معلمان دربارهي ماهیت قلدري و مهارتهاي آنان براي مقابله با آن افزایش مییابد، کارآمدي کلی ادراك شدهي آنان نیز در مدیریت رفتار کلاس افزایش مییابد که به نوبهي خود موجب میشود تا آنها تمایل بیشتري براي مداخله در موقعیتهاي خاص کلاس نظیر قلدري داشته باشند.[4]

 

 

 

 

 

 

منابع

شهرام واحدي دانشیار، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران اسکندر فتحی آذر استاد، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران *فرشته گلپرور دانشجوي دکترا، دانشگاه تبریز، ایران.............

*مولف مسئول : دانشکدهي روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران [5]



[1]

 

[3][3][3][3][3][3][3][3][3][3][3][3]

[4] ......................

.......................